وبلاگ

آخرین اخبار ما

image

تورم منفی ( Deflation ) چه است و چه آثاری بر اقتصاد دارد؟

تورم منفی ( Deflation ) چه است و چه آثاری بر اقتصاد دارد؟

تورم منفی ( Deflation ) چه است و چه آثاری بر اقتصاد دارد؟

تورم منفی چیست؟
تورم منفی به معنای کاهش تدریجیِ ارزش کالاها و اجناس , و ارتقاء بها ارز ملی علیه محصول و اجناس جانور در یک مرزو بوم است . وقتی که نرخ تورم به تحت صفر رسد , ارزش کالاها به مرور زمان کاهش مییابد و شخص با مبلغی که در دسترس داراست می تواند کالای بیشتری خریداری نماید . طبق این توصیف و در دیدگاه نخستین , ممکن است تورم منفی عالی به لحاظ رسد ولی پیامدهای این پدیده , برعکسِ این مسئله را نشان می دهد .

تورم منفی به میزان تورم‌های بالا قادر است به اقتصاد جراحت برساند . این پدیده با کاهش چشم‌گیر دستمزدها و سکون ساخت قادر است سبب ارتقا نرخ بیکاری شود . این پدیده سود کسب‌وکارها را به‌تدریج کم کرده و توسعه و گسترش و ساخت کسب‌و‌کارهای تازه را با نقص‌ مواجه می نماید . در دوره‌هایی که تورم یک مرزوبوم منفی است , مردمان از خرج کردن پول‌های خویش دوری می کنند و میل به سرمایه‌گذاریِ مولد به شدت کاهش مییابد .

تورم منفی را نباید با کاهش تورم یکی دانست . در کاهش تورم , نرخ تورم کماکان بالای صفر است ولی کاهش مییابد . در حالی که در طول منفی بودن تورم , نرخ تورم به تحت صفر میرسد .

چه چیزی منجر تورم منفی می‌شود؟
عامل ها زیادی میتوانند منجر پیدایش تورم منفی شوند که ولی ریشه همگی آن ها تغییر و تحول گسترده در منحنی عرضه و استدعا است . به یاد داشته باشید که ارزش تمام کالاها و سرویس ها با عرضه و استدعا در رابطه است و این یعنی با فرض اثبات بودن عرضه یک فرآورده یا این که سرویس ها , در شرایطی‌که تمنا کاهش یابد قیمت‌ نیز متناسب با آن کاهش مییابد . همینطور تغییر‌و تحول در عرضه و تقاضای یک ارز ملی نقش کلیدی در گزینش بها کالاها و سرویس ها آن سرزمین دارااست .

هرچند برای تورم منفی می‌توان عارضه ها متعددی ارائه کرد , مورد ها پایین اصلی‌ترین نقش را در پیدایش این پدیده دارا هستند :

تغییرات ناگهانی در ساختار بازارهای سرمایه
هنگامی که تعداد متعددی کمپانی متعدد , کلیه یک کالا یا این که یک سرویس شبیه را بفروشند , بدون چاره خواهند بود برای رقابت با یکدیگر قیمت‌ها را به ندرت کاهش دهند . اکثر زمان ها تایم ها , ساختار گردش سرمایه یک اقتصاد تغییر تحول می نماید و شرکت‌ها دسترسی راحت‌تری به وام پیدا می نمایند . شرکت‌های وام‌گیرنده با سرمایه به‌دست آمده میتوانند کسب‌و‌کار خویش یا این که ساخت خویش را بهبود بخشند .

با کاهش نرخ فایده , تغییر تحول سیاست‌های بانکی یا این که ارتقا میل سرمایه‌گذاران به ریسک , شرکت‌ها میتوانند سرمایه خویش را ارتقا دهند . بعداز بهبود کسب‌وکار , ارتقا ایجاد و تضمین جریان سود , این شرکت‌ها میتوانند برای جلو زدن از رقبای خویش ارزش جنس و سرویس ها خویش را کاهش دهند که سبب ساز پیدایش تورم منفی میگردد یا این که دستکم به آن امداد می نماید .

تورم منفی ( Deflation ) چه است و چه آثاری بر اقتصاد دارد؟

ارتقاء نرخ ایجاد سوای وجود درخواست‌کردن
راه‌حل‌های نوآورانه و توسعه فناوری‌های تازه به ارتقاء بازدهی امداد می‌نماید که در غایت سبب ساز به کاهش قیمت‌ها خواهد شد . در حالی که بعضا از نوآوری‌ها تنها روی محصول ها صنایعی مختص تاثیر می گذارند , بعضا دیگر تأثیر عمیقی روی کل اقتصاد داراست .

برای مثال , پس از فروپاشی شوروی در سال ۱۹۹۱ ,

 بیش تر کشورهای جدید استقلال‌یافته سرگرم مشکل‌ها متعددی بودند .

 زیاد از شهروندانِ این کشورها برای ادامه معاش خویش بدون چاره به عمل کردن با حقوق‌های مضاعف

 زیر شدند و از آنجایی که کارخانه‌های آمریکایی درین کشورها عمل می‌کردند , 

قدرتمند بودند که با استخدام کارگران ساکن , هزینه‌های خویش را تا حد متعددی کاهش دهند و ساخت را تقویت نمایند .

 این قضیه به صورت اجتناب‌ناپذیری عرضه کالاها را ارتقا و هزینه‌ها را کاهش اعطا کرد که در سود در آخرها قرن بیستم شاهد

یک عصر تورم منفی در ایالات متحده بودیم .

کاهش در عرضه پول
هر چقدر عرضه پول به بازار کاهش یابد , پول گران بها می شود , قیمت‌ها کاهش پیدا میکنند و مردمان میتوانند با پول خویش کالای بیشتری بخرند . ولی عرضه پول چه‌گونه کاهش پیدا می‌کند؟ عامل حیاتی را می بایست در بانک‌های مرکزی پیدا نمایید .

تحت عنوان مثال , فدرال رزرو یا این که به عبارتی بانک مرکزی ایالات متحده در سال

 اولیه کار خویش , ذخایر مبلغی آمریکا را تا

حد متعددی دردسترس خویش جای‌دارد که یک کدام از کارداران تورم‌ منفی در سال ۱۹۱۳ بود . 

در اکثری از اقتصادها , اکثر زمان ها هزینه های از اعتبارات تأمین می‌گردد .

 به همین منظور , وقتی که مؤسسات اعتباری از وام دادن امتناع می‌نمایند , 

مصرف‌کنندگان کم‌تر خرج خواهند کرد و این فروشندگان را ناچار میکند که برای نگهداری فروش , قیمت‌ها را کاهش دهند .

 

اقدامات ریاضت اقتصادی
تورم منفی می تواند ناشی از کاهش هزینه های دولت , کسب‌و‌کارها و یا این که مصرف‌کنندگان باشد . هنگامی که دولت با برداشتن طرح‌های رفاهی و کمکی , هزینه های خویش را کاهش می دهد , در‌حالتی که این کاهش هزینه های گسترده باشد می تواند به تورم منفی منجر گردد . تحت عنوان مثال , هنگامی که اسپانیا در اوایل ده سال ۲۰۱۰ ریاضت اقتصادی را شروع کرد , نرخ تورم این میهن به منفی ۱ . ۳۷ رسید .

تورم منفی ( Deflation ) چه است و چه آثاری بر اقتصاد دارد؟

اثرات تورم منفی
به دوره‌های تورم منفی «زمستان اقتصادی» نیز می گویند . در بعضا از اقتصادها , اثرات ارثیه از تورم منفی تا سال ها بر پیکره بازارهای مالی احساس میشود . برای مثال هنگ‌کنگ که در سال ۲۰۰۲ گرفتار تورم منفی وحشتناکی شد , تا دهه نتوانست خویش را بازیابی نماید .

تورم منفی میتواند آسیب‌های تحت را بر یک اقتصاد وارد نماید :

کاهش درآمد کسب‌و‌کارها
در دوره‌هایی که تورم ذیل صفر است , کسب‌وکارها بدون چاره می باشند تا برای ماندن در میدان رقابت , بها تولیدات خویش را کاهش دهند . گویا است که با کاهش بها تولیدها , درآمدها نیز کاهش پیدا می‌نماید . کاهش درآمد خویش با تعدیل نیرو , کاهش ساخت و مواقعی از این قبیل همراه است .

کاهش دستمزدها و تعدیل نیرو
هنگامی که درآمدها ناچیز شود , شرکت‌ها برای خروج از چالش در‌پی اندک کردن هزینه های خویش خواهند بود . یکی اصلی‌ترین شیوه های کاهش هزینه های برای شرکت‌ها , تعدیل نیرو یا این که کاهش دستمزدها است .

تغییرات شدید در هزینه های مصرف‌کنندگان
ارتباط میان تورم منفی و هزینه های مصرف‌کننده , پیچیده بوده و پیش‌بینی آن طاقت فرسا است . وقتی که اقتصاد وارد تراز تورم منفی میگردد و قیمت‌ها کاهش پیدا می‌نماید , احتمال دارد در صدر شاهد ارتقا شدید در اندازه خرج کردن مصرف‌کنندگان باشیم , ولی بعداز مدتی با کاهش محصول ها , ارتقا بیکاری و کم میلی به سرمایه‌گذاری و همینطور ارتقاء بها پول ملی , شاهد این هستیم که مردمان پول‌های خویش را کمتر خرج مینمایند تا بتوانند در بحران‌های آتی پس‌انداز داشته باشند .

کاهش میل به سرمایه‌گذاری
در مدت تورم منفی , وجه نقد شایسته ترین سرمایه‌گذاری است ;

برخلاف دوره‌های تورم که نباید پول نقدی مراقبت کرد . در طول این پدیده ,

میل مردمان به سرمایه‌گذاری در دارایی‌های مولد کاهش

مییابد و دولت در متقاعد کردن مردمان برای خرج کردن پول‌هایشان عمل مشقت خواهد داشت . در دوره‌های تورم منفی بازارهای

سهام سقوط می‌نماید .

تورم منفی ( Deflation ) چه است و چه آثاری بر اقتصاد دارد؟

کاهش اعتبارات
زمانی تورم منفی روی یک اقتصاد سایه می‌اندازد , اخذ وام از بانک‌ها و مؤسسات اعتباری کاهش می یابد . از آنجایی که قیمت دارایی‌هایی همچون آرامبخش سقوط می نماید , مشتریان نمی‌توانند با وثیقه‌های یکسان , وام‌های خویش را بازپرداخت نمایند . هنگامی که وام‌گیرنده وام خویش را پرداخت نکند , بانک نمی‌تواند با وثیقه مشتری تمام مبلغی را که تحت عنوان وام پرداخت کرده جبران نماید . دولت‌ها در چنین قوانینی نرخ فایده را کاهش می دهند تا مردمان برای به چنگ آوردن وام و خرج کردن آن تشویق شوند .

راه‌حل‌های تورم منفی
کاهش تأثیرات تورم منفی امکان‌پذیر است البته نزاع با این پدیده مستلزم یک راه نظام‌مند است و خودش خودبه‌خود صحیح نمیشود . گذشته از صورت دادن «رکود بزرگ» در ده سال ۱۹۳۰ , اینطور تصور می شد که تورم منفی دوره‌ای دارااست و خودش سپری می شود . با این وجود , اقتصاددان‌ها تاکید دارا هستند که برای از خودداری از یک پیچ در پیچ ضد تورمی , دخالت دولت واجب است .

در حین سکون والا , دولت ایالات متحده روش‌های متفاوتی را برای پیکار با تورم

منفی به فعالیت موفقیت که عمده آن ها ناکارآمد بودند . مثلا ,

مدیر جمهور وقت ایالات متحده , فرانکلین روزولت , معتقد بود که تورم منفی به جهت منابع دوچندان متاع و سرویس ها

صورت گرفته است , براین اساس درصدد کاهش منابع از بازار برآمد .

یکی اقدامات وی خرید زمین‌های کشاورزی بود , با این انگیزه که کشاورزها نتوانند متناسب با

نیازهای بازار تولید ها کشاورزی ایجاد نمایند . بعضا از این نوع اقدامات ,

جای اینکه چاره باشند به اقتصاد زخم وارد کردند و به پر پیچ و خم ضد تورمی سرعت بخشیدند .

بانک‌های مرکزی به علت در دست گرفتن ذخایر مبلغی ,

در تورم‌ها و تورم‌های منفی نقش مهم را ایفا می نمایند . برای مثال ,

یک کدام از طرق بانک‌های مرکزی برای از فی مابین بردن تورم منفی , تهسیل یه خرده است .

هر چند تزریق اندازه متعددی پول به اقتصاد موجب تورم شدید می شود البته تزریق

میزان قابل قبولی که بتواند نرخ تورم را پاره ای ارتقا دهد و به ۱ الی ۴ درصد برساند , اثرگذار است .

بزرگ‌ترین محدودیت بانک‌های مرکزی در در دست گرفتن تورم منفی این است که

صرفا میتوانند نرخ فایده را در رقمی در حدود صفر یا این که حداکثر صفر برسانند .

در صورت بردن نرخ سود به ذیل صفر , مخاطرات بیشتری نسبت به تورم منفی اقتصاد را تهدید خواهد کرد .

تورم منفی ( Deflation ) چه است و چه آثاری بر اقتصاد دارد؟

مثال‌های تاریخی از تورم منفی
هرچند تورم منفی پدیده‌ای نایاب برای یک اقتصاد است , در حین مورخ چند و چنددفعه شاهد دوره‌های تورم منفی بوده‌ایم . با این وجود بعضا از آنها از سایر بزرگ‌تر و وخیم‌تر بودند :

توسعه و گسترش انقلاب صنعتی
در آخرها قرن نوزدهم , پرورش فناوری‌های صنعتی سبب ساز ارتقاء شدید ایجاد شده بود و در فیض اندازه ذخایر متاع به صورت قابل توجهی ارتقا یافت . همین دستور موجب کاهش قیمت کالاها شد . در حالی که انقلاب صنعتی پیشرفت‌های متعددی برای انسان به ارمغان آورد , موجب دوره‌هایی از تورم منفی نیز شد .

رکود والا
رکود والا را می‌توان سخت‌ترین روزگار در مجموع تاریخ اقتصاد ایالات متحده دانست . در‌این عصر بیکاری به بالاترین حد خودش رسید و بازارهای سهام با خاک یکسان شدند . به جهت این‌که دلار در آن عصر پشتیبان طلا جواهرات داشت , دولت ایالات متحده نمی‌توانست برای حل ایراد نبود بودجه پول چاپ نماید و مردمان از خرج کردن پول‌های خویش امتناع می‌کردند . تورم منفی مو جود در بازه زمانی رکود وسیع به حدی بود که بها آرامبخش و کالاها هر ساعت سقوط میکرد .

سال‌های پس از جنگ‌های جهانی اولیه و دوم
بعداز جنگ‌های جهانی نخستین و دوم , مخصوصاً نزاع جهانی اولیه , کشورهای متعددی در عصر بعداز مبارزه مشغول تورم منفی شدند . فروکش کردن حریق نبرد سبب ساز سقوط ارزش دارایی‌ها شد و از سوی دیگر رجوع و برگشت میلیون‌ها سرباز به معاش شهروندی موجب شد تا استدعا برای عمل ارتقا یابد و دستمزدها به شدت کاهش پیدا نماید . چنین عواملی در کنار نبود بودجه دولت‌ها برای سازندگی , موجب پیدایش تورم منفی شد . به یاد داشته باشید که به علت پایبندی کشورها به استاندارد طلا و جواهرات , دست دولت‌ها در چاپ پول بسته بود .

چالش بدهی اروپا
معضل بدهی‌ها در اروپا که در اوایل ده سال ۲۰۱۰ به نقطع ی عطف خویش رسید , اقتصاد عالم را مبتلا مشکلاتی کرد . برای تقابل با این معضل , دولت‌های اروپایی سیاست‌های ریاضت اقتصادی را در کشورهای خویش پیاده و یارانه‌های مدنی به دانشجوها و خانواده‌های مستلزم را جدا کردند . از سمت دیگر سیاست‌های انقباضی بانک‌های مرکزی موجب کاهش ذخایر مبلغی در کشورهای اروپایی شد . چالش حیاتی در سال ۲۰۱۲ تمام شد البته اثرات آن هنوز در کشورهایی مثل اسپانیا و یونان چشم می شود . فارکس ریبیت